|
پنج شنبه 21 بهمن 1389برچسب:, :: 20:4 :: نويسنده : محمد
قربون کبوترای حرمت امام رضا ( ع ) ...... این چند روز گذشته خونه نبودم ؛ رفته بودم پا بوس امام رضا ( ع) ! جاتون خالی ، خیلی خوب بود ؛ اما چیزی که زیاد بهم نچسبید این بود که حرم فوق العاده شلوغ بود و آدم اصلا نمی تونست حتی تو و جای ضریح بشینه چه برسه به این که بخواد تا ضریح هم بره !!! همه اومده بودن ، ترک و کرد و عربو قارسو لر و... ! اومده بودن تا شهادت امام هشتم شیعیان ، ضامن آهو رو خدمت امام جواد ( ع ) و امام زمان ( عج ) تسلیت بگن ! نمی دونم چی شد که یکهو آقا ما رو هم طلبید ؟؟!! آخه می دونین یه چند ماهی می شد که حرم نرفته بودم و خیلی دلم گرفته بود ؛ حتی چهل و هشتم رو هم تو خونه بودم ، اما ناگهان ورق بر گشت و من هم همراه پسر عمه ام که مشهد زندگی می کنه رفتیم مشهد ! جمعه صبح که روز شهادت هم بود همراه پسر دایی ام که مشهد بود رفتیم حرم ؛ یه هیئتی دیدیم که از تهران اومده بودن و مداحشون داشت می خوند ؛ پسر داییم بهم اشاره کرد که همین جا می مونیم و گوش می کنیم ؛ خلاصه توی همون هوای سرد ( که عجبا هوای مشهد اون روز سرد بود ) اونجا ایستادیم و و گوش کردیم ! مداح می خوند « قربون کبوترای حرمت امام رضا .... » و من عجبا که در حس فرو رفته بودم ! خلاصه این که سرتون رو درد نیارم ، واقعا بهم چسبید ! ان شا الله که زیارت امام رضا ( ع ) نصیب هممون بشه و ان شا الله فرزندشون ، حضرت قائم ( عج ) هر چه سریع تر قیام بکنن ! ان شا الله ! نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |